گلی از گلشن دانش

علمی- اعتقادی

گلی از گلشن دانش

علمی- اعتقادی

توسل شرک است؟! قسمت دوم

بلکه در کتاب و سنت‏یک رشته وسایل معرفى شده که توسل به آنها استجابت دعا را به دنبال دارد که ذیلا برخى از آنها را یادآور مى‏شویم:

1 . توسل به اسما و صفات حسناى الهى که در کتاب و سنت وارد شده است، چنانکه مى‏فرماید: (ولله الاسماء الحسنى فادعوه بها) (اعراف / 180) اسماء حسنى مخصوص خداوند است، پس خداوند را به وسیله آنها بخوانید. در ادعیه اسلامى، توسل به اسما و صفات الهى فراوان وارد شده است.

2 . توسل به دعاى صالحان که برترین نوع آن توسل به ساحت پیامبران و اولیاى خاص خداوند است تا براى انسان از درگاه الهى دعا کنند.

قرآن مجید به کسانى که بر خویشتن ستم کرده‏اند (گنهکاران) فرمان مى‏دهد سراغ پیامبر روند و در آنجا هم خود طلب مغفرت کنند، و هم پیامبربراى آنان طلب آمرزش کند. و نوید مى‏بخشد که: در این موقع خدا را توبه پذیر و رحیم خواهند یافت، چنانکه مى‏فرماید:(ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفرو الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما) (نساء / 64) در آیه دیگر، منافقان را نکوهش مى‏کند که چرا هرگاه به آنان گفته شود سراغ پیامبر بروند تا درباره آنان از خداوند طلب آمرزش کند، سرپیچى مى‏کنند؟! چنانکه مى‏فرماید: (و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لووا رؤوسهم و رایتهم یصدون هم مستکبرون) (منافقون / 5).

از برخى از آیات بر مى‏آید که در امتهاى پیشین نیز چنین سیره‏اى جریان داشته است. فى المثل، به صریح قرآن، فرزندان یعقوب علیه السلام از پدر خواستند بابت گناهانشان از خدا براى آنان طلب آمرزش کند و یعقوب نیز درخواست آنان را پذیرفت و وعده استغفار داد: (یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین قال سوف استغفر لکم ربی انه هو الغفور الرحیم) (یوسف / 97 و 98).

ممکن است گفته شود: توسل به دعاى صالحان، در صورتى عین توحید (و یا لااقل مؤثر) است که کسى که به او توسل مى‏جوییم در قید حیات باشد،ولى اکنون که انبیا و اولیا از جهان رخت بربسته‏اند، چگونه توسل به آنان مى‏تواند مفید و عین توحید باشد؟

در پاسخ به این سؤال یا ایراد، دو نکته را بایستى یادآور شویم:

الف - حتى اگر فرض کنیم شرط توسل به نبى یا ولى حیات داشتن آنهاست، در این صورت توسل به انبیا و اولیاى الهى پس از مرگ آنان، تنها کارى غیر مفید خواهد بود، نه مایه شرک; و این نکته‏اى است که غالبا از آن غفلت‏شده، و تصور مى‏گردد که حیات و موت، مرز توحید و شرک است! در حالیکه بر فرض قبول چنین شرطى (حیات انبیا و اولیا در هنگام توسل دیگران به آنان)، زنده بودن شخص نبى و ولى، ملاک مفید و غیر مفید بودن توسل خواهد بود، نه مرز توحیدى بودن و شرک آمیز بودن عمل!

ب - مؤثر و مفید بودن توسل دو شرط بیشتر ندارد:

1 . فردى که به وى توسل مى جویند، داراى علم وشعود و قدرت باشد;

2 - میان توسل جویندگان و او ارتباط برقرار باشد و در توسل به انبیا و اولیایى که از جهان در گذشته‏اند، هر دو شرط فوق (درک و شعور و وجود ارتباط میان ما و آنان به دلایل روشن عقلى و نقلى، تحقق دارد.

وجود حیات برزخى یکى از مسایل مسلم قرآنى و حدیثى است که دلایل آن را در اصل 105 و 106 یادآور شدیم. در جایى که به تصریح قرآن، شهداى راه حق حیات و زندگى دارند، مسلما پیابران و اولیاى خاص الهى که بسیارى از ایشان خودنیز شهید شده‏اند از حیات برتر و بالاترى برخوردارند.

بر وجود ارتباط میان ما و اولیاى الهى دلایل بسیارى در دست است که برخى را ذیلا یاد آور مى‏شویم:

1 - همه مسلمانان در پایان نماز شخص پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و اله و سلم را خطاب قرار داده و مى‏گویند: السلام علیک ایها النبى و رحمة الله و برکاته; آیا آنان براستى کار «لغوى‏» انجام مى‏دهند و پیامبر این همه سلام را نمى‏شنود و پاسخى نمى‏دهد؟!

2 . پیامبر گرامى در جنگ بدر دستور داد اجساد مشرکانرا در چاهى ریختند. سپس خود با همه آنان سخن گفت. یکى از یاران رسول خدا عرض کرد: آیا با مردگان سخن مى‏گویید؟ پیامبر صلى الله علیه و اله و سلم فرمود: شماها از آنان شنواتر نیستید.

3 . رسول گرامى صلى الله علیه و اله و سلم کرارا به قبرستان بقیع مى‏رفت و به ارواح خفتگان در قبرستان چنین خطاب مى‏کرد: السلام على اهل الدیار من المؤمنین و المؤمنات. و بر اساس روایتى دیگر مى‏فرمود: السلام علیکم دار قوم مؤمنین‏».

4 . بخارى در صحیح خود آورده است: روزى که پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله و سلم در گذشت، ابوبکر وارد خانه عایشه شد. سپس به سوى جنازه پیامبر رفته، جامه از صورت پیامبر بر گرفت و او را بوسید و گریست و گفت: بابی انت‏یا نبی الله لا یجمع الله علیک مؤتتین، اما الموتة التی کتبت علیک فقد متها».

پدرم فداى تو باد اى پیامبر خدا، خدا دو مرگ بر تو ننوشته است. مرگى که بر تو نوشته شده بود، تحقق یافت.

چنانچه رسول گرامى حیات برزخى نداشته و هیچگونه ارتباطى میان ما و او وجود ندارد، چگونه ابوبکر به او خطاب کرده و گفت:یا نبی الله.

5 . امیر مؤمنان على علیه السلام آنگاه که پیامبر را غسل مى داد به او چنین گفت: بابى انت و امی یا رسول الله لقد انقطع بموتک ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوة و الانباء و اخبار السماء... بابی انت و امی اذکرنا عند ربک و اجعلنا من بالک‏» پدر و مادرم فداى تو باد اى رسول خدا، با مرگ تو چیزى منقطع گردید، که با مرگ دیگران منقطع نگردیده بود; با مرگ تو رشته نبوت و وحى گسسته شد... پدر و مادرم فداى تو باد، ما را نزد خدایت به یادآور، ما را به خاطر داشته باش.

استادجعفرسبحانی 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد